طلسم عشق چیست؟ کاوشی در تاریخ و انسان شناسی آنها
بررسی مجدد افکار ما در مورد طلسم عشق و جادو
انسان ها برای مدت طولانی زندگی کرده اند، بنابراین ما تمایل داریم که به طور جمعی چیزها را فراموش کنیم. ما همچنین تمایل داریم چیزی را دوست داشته باشیم تا در لحظه بعدی ترسیده شویم. اگر به نظر برسد که علایق ما علم یا دین را رها می کند، نگران هستیم و نگرانی های ما اغلب به تعصب تبدیل می شود.
من می خواهم به حذف تعصبات در مورد طلسم عشق و جادوی عشق کمک کنم. مطمئناً مواردی از کارهای خطرناکی وجود داشته است که افراد به نام عشق (وسواس) انجام داده اند، اما سعی کنید برای لحظه ای از آن عقب نشینی کنید. طلسم های عشق دسته بندی گسترده ای هستند، بنابراین من قصد دارم یک مرور کلی در مورد این موضوع انجام دهم. اگر علاقه بیشتری وجود داشته باشد، ممکن است تاریخ بیشتری را در مورد جادو جستجو کنم.
طلسم های عشق باستانی هستند
باستان شناسان طلسم های عاشقانه مکتوب روی خط میخی پیدا کرده اند که قدمت آن به 2200 سال قبل از میلاد در عراق بازمی گردد. من استدلال می کنم که از زمانی که انسان ها شروع به پرستش و در نظر گرفتن قدرت ها یا موجودات برتر کردند، طلسم ها وجود داشته است. من فکر میکنم انسانها شروع به تدوین ایدههای دینی کردند، زیرا آنها ظرفیت بالاتری نسبت به سایر گونههای شناخته شده برای زبان دارند.
وقتی آگاهی بالاتری نسبت به زبان دارید، می توانید به مفاهیم انتزاعی فکر کنید – یعنی بی نهایت. وقتی قدرت فکر کردن در مورد بی نهایت را دارید، قدرت فکر کردن به پتانسیل یک خدا یا خدایان متعدد را دارید.
طلسم عشق چیز جدیدی نیست. آنها به طور خودکار مقدس نیستند، و به طور خودکار شرور نیستند. آنها نوعی ابزار یا بیان هستند، و بسته به آنچه که در آن ابزار یا بیان خود قرار می دهید، وقتی نوبت به معنا و مقصود می رسد، می تواند تصویر بهتری ارائه دهد. من سعی خواهم کرد این را در یک استعاره قرار دهم. فقط به این دلیل که من چوب بیسبال در خانه ام دارم لزوماً به این معنی نیست که از آن برای کتک زدن دزدانی که وارد خانه من می شوند استفاده می کنم. من می توانستم از چوب برای بازی بیسبال استفاده کنم.
ادیان، قدرت، بیگانه هراسی
باور کنید یا نه، مسیحیان از طلسم های عشق در عمل استفاده کرده اند، به ویژه در دوره رنسانس. طلسم های عشق به هیچ گروه خاصی تعلق ندارند. نسل های محافظه کارتر از مسیحیان، یهودیان، مسلمانان و دیگران جادو را منع کرده و آن را صرفاً شیطانی معرفی کرده اند. این به جادو شهرت ترش داد. برخی از ادیان از اکتشاف مردم در گیاهان می ترسیدند یا اعمال جادویی را جنایتکارانه می دانستند. شکار جادوگران و تفتیش عقاید اسپانیا را در نظر بگیرید – ما به راحتی می توانیم بگوییم گذشته پر از ترس و سردرگمی بود.
دیدگاهتان را بنویسید